پاپ استار ایران

یروان خسروی در مدت فعالیتش همیشه سعی کرده نوآوری داشته باشد و کارش رنگ و بوی تکرار نگیرد. هیچ وقت هم از حواشی دور نبوده است. از مشکلاتش با همکاران و نوازندگانش گرفته تا واکنش‌های اجتماعی و اعتراض‌های اینستاگرامی‌اش همگی نشان می‌دهد اگر چه کارش در اولویت است اما دوست ندارد برای اینکه وارد حاشیه نشود فقط سکوت کند. نبوغش در تنظیم باعث شده از برادش فرسنگ‌های جلوتر باشد و از طرفی توانایی‌اش در جذب مخاطب عام هم باعث شده از استادش کاوه یغمایی پرطرفدارتر باشد. به بهانه‌ی انتشار آلبوم‌ جدیدش یعنی مونولوگ و کنسرت آنلاین‌اش نگاهی به کارنامه او داشتیم و سعی کردیم با در نظر گرفتن روند فعالیت پانزده‌ ساله‌اش به عنوان خواننده در رابطه با جایگاهش قضاوتی بی‌طرفانه داشته باشیم.

موسیقی پاپ پس از انقلاب یک مشخصه بارز دارد: تاریخ مصرف کوتاه مدت.
به پاپ استارهای پس از انقلاب نگاه کنید هرکدام آمدند و مدتی به اصطلاح روی بورس بودند.
پس از آن هم شاید محو نشدند اما بی‌شک کمرنگ و کمرنگ‌تر شدند.
در این بین سیروان خسروی از معدود استثناها است.
او شاگرد کاوه یغمایی بوده و وقتی حدودا ۱۹ ساله بود به عنوان نوازنده کیبورد با کاوه روی صحنه رفت.
سیروان در ابتدا با آوای باربَد قرار داد بست و آلبوم اولش «تو خیال کردی بری» را منتشر کرد.
با وجود استقبال نسبی از این آلبوم سیروان چهار سال بعد آلبوم دومش یعنی «ساعت ۹» را با ایران گام منتشر کرد.
در تولید این دو آلبوم شخصی به نام امید اطهری‌نژاد نقش بسزایی داشت.
او هم شاگرد کاوه یغمایی بود و در ترانه‌ها و موسیقی سیروان را همراهی می‌کرد اما امروز هیچ نامی از او نیست.
سیروان سه سال بعد موفق‌ترین آلبومش یعنی «جاده رویاها» را باز هم با شرکت ایران گام منتشر می‌کند.
شاید تا امروز این آلبوم نقطه عطف کارش باشد و البته شروعی مجدد.
سیروان حالا به عنوان تنظیم کننده هم جایگاه مهمی داشت و آلبوم جشن تنهایی شهاب رمضان را تنظیم کرد.
همچنین یکی از مگاهیت‌های تاریخ ایران یعنی وایسا دنیا کار او بود.
حالا او در عمل فقط یک خواننده نبود بلکه پرودوسر کارهای خودش و دیگران هم شده بود.
همین باعث می‌شد با موج موفقیت یک تنظیم کننده جدید اوج نگیرد و با افولش، فراموش شود.
همه چیز در اختیار خودش بود و هرچقدر می‌خواست برای آثارش زمان می‌گذاشت.
سیروان نترسید که از کسی عقب بماند و لابه‌لای پاپ استارهای نوظهور فراموش شود.
او راه منحصر به فرد خودش را آغاز کرد و ادامه داد.
سیروان پس از انتشار آلبوم سومش با قطعه «دوست دارم زندگی رو» به صدر اخبار بازگشت.
قطعه‌ای پر انرژی که به نوعی در برگیرنده‌ی پکیجی از موسیقی و رفتار او بود.
هدف داشتن، خوشحال بودن، انرژی و ورزش و … همگی به نوعی در این قطعه و در زندگی او وجود داشت.
سیروان نترسید که از کسی عقب بماند و لابه‌لای پاپ استارهای نوظهور فراموش شود.
از طرفی دست به حرکت‌های نو زد و با کمک اسپانسری مثل اکس کنسرت آنپلاگدی در برج آزادی برگزار کرد.
شاید در آن زمان برخی فکر می‌کردند به دلیل استقبال پایین او به سالن‌های کوچک‌تری رفته اما اگر هم چنین چیزی درست بود.
سیروان کار جدیدی کرد و از طرفی بعدا نشان داد همچنان مخاطب گسترده‌ی خودش را دارد.
سیروان تقریبا تمام کارهایش را مستقل پیش برد و حتی از جایی به بعد مدیر برنامه قدیمی‌اش را هم کنار گذاشت.
او در اقدامی جالب سعی کرد تک آهنگ‌هایش را روی سایت شخصی‌اش به فروش بگذارد در صورتی که آن زمان امکان فروش تک آهنگ در سایتی مثل بیپ تونز وجود نداشت.
در تمام مدت فعالیتش از بهترین نوازنده‌های ایران استفاده کرد اما این همکاری‌ها را پس از مدتی قطع کرد و تنها رابطه‌اش با برادرش و کاوه یغمایی را حفظ کرد.
از رضا تاجبخش و حامد حمیدزاده و امید حاجیلی گرفته تا کیان پورتراب و نیما رمضان و مسعود همایونی همگی در کنار او ساز زدند اما به مرور حذف و گزینه‌های دیگر جایگزین شدند و البته این روند تا امروز ادامه دارد و حالا هم نوازنده‌های قدرتی مانند نیما حمیدی و امیر دانایی کنارش هستند.
سیروان با سان استار قرار داد بست و با وجود تمام انتقاداتی که در رابطه با تبلیغ آبمیوه به او شد نتیجه این همکاری او را نسبت به تهیه کننده‌ها بی‌نیازتر کرد.
برخلاف اکثر پاپ استارهای دهه ۹۰ که تمام اختیارشان در دست تهیه کننده‌ها بود او سعی کرد مدیریت تمام کارهایش را بدست بگیرد.
به نورپردازی کنسرت‌هایش اهمیت ویژه داد و حتی برای این کار تجهیزاتی به ایران وارد کرد.
همچنین تلاش کرد بلیت‌های کنسرتش را هم از طریق سایت خودش به فروش برساند.
تمام این‌ها او را بدل به پاپ استاری کرد که از تنظیم‌کننده‌ها، تهیه کننده و حتی سایت‌های تبلیغاتی و بلیت‌فروشی بی‌نیاز بود.
ارتباطش با رسانه‌ها را هم به کلی قطع کرد  و حتی در کنفراس مطبوعاتی جشنواره فجر به علت حضور یکی از خبرنگارانی که با او مشکل داشت شرکت نکرد.
در این میان حاشیه‌هایی هم داشت که تا حدی به جایگاه سفت و محکمش ضربه زد.
از تشابه طرح های آلبوم‌ها و قطعاتش گرفته تا فالش خوانی عجیب و غریب در کنسرت.
او در قالب یک پست اینستاگرامی نسبت به رفتار سلبریتی‌هایی که از حسن روحانی حمایت کرده بودند اعتراض کرد و همین باعث شد مورد توجه و حمله‌های زیادی قرار بگیرد.
از بهاره رهنما به خاطر توئییت‌هایی که در مورد او زده بود شکات کرد و اردیبهشت امسال علیه او حکم گرفت.
سیروان چند روز پیش خبر کنسرت آنلاین و انتشار آلبوم جدیدش اعلام کرد و حواشی هم آغاز شد
تیزری از آلبوم منتشر شد که با قطعه‌ای از گروه اسلیپ‌ نات شباهت غیر قابل انکاری داشت.
بسیاری از صفحات مجازی به این موضوع پرداختند و سیروان را متهم به کپی کاری کردند.
او در پاسخ به این حواشی پستی گذاشت که شباهت قطعه‌ای از دیوید گیلمور با قطعه نه نرو را نشان می‌داد و ادعا کرد این شباهت‌ها اتفاقی است.
البته منتقدانش هم در اینستاگرام و توئیتر بیکار نماندند و شباهت‌های دیگری را در آثارش به نمایش گذاشتند.
از طرفی هم بسیاری به قیمت بالای کنسرت آنلاینش معترض شدند.
در حالی که سیروان در سال‌های گذشته چندین سانس کنسرتش را به خاطر وضعیت معیشتی مردم لغو کرده بود و خسارت داده بود.
حالا در حالی که اکثر کنسرت‌های آنلاین رایگان برگزار می‌شود بالاترین قیمت را انتخاب کرد.
قیمتی که بیش از سه برابر قیمت بلیت کنسرت آنلاین همایون شجریان بود.
در نهایت کنسرت آنلاین او که در واقع یک موزیک ویدئوی بلند و از پیش ضبط شده بود در چندین سانس پخش شد.
این به اصطلاح کنسرت با تصویربرداری و نورپردازی بسیار حرفه‌ای، بالای برجی در تهران فیلم برداری شده بود و از هر نظر بی‌نقص بود.
همچنین آلبوم منولوگ هم با تنظیم‌های راک انتشار یافت و البته به شکل رایگان روی کانال تلگرام سیروان قرار گرفت.
سیروان با این آلبوم باز هم بین خودش و آثار پاپ موجود در بازار فاصله‌گذاری روشنی کرد همانطور که با «ساعت ۹» تنظیم‌های متفاوتی را به شکل جدی وارد موسیقی پاپ کرد.
مونولوگ این پتانسیل را دارد که فن‌های جدیدی به طرفداران سیروان اضافه کند و البته می‌تواند فن‌های قبلی را هم به هیچ وجه راضی نکند.
او مانند هر پاپ استاری در دنیا نواقصی دارد که هر از گاهی جایگاهش را متزلزل می‌کند اما با مشاهده‌ی روند کلی فعالیتش امروز می‌توان گفت که سیروان نمونه موفق یک پاپ استار ایرانی است.

(Visited 77 times, 1 visits today)